ايلياايليا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

زندگينامه ايليای عزيزم

گذر زمان

1392/8/6 17:13
نویسنده : مامان ايليا
135 بازدید
اشتراک گذاری

اصلا باورم نميشه که اين قدر زمان زود می گذره از وقتی که خدا بهمون ايليا جونم رو داده انگار بيشتر درکش می کنم مثل يک چشم بهم زدن اين چهار سال از ورود پسر گلمون داره می گذره و اينقدر ما درگير کار و مسائل ديگه شديم که.... چند وقتي ميه که من به خاظر يک سری تغييرات کاری مجبور شدم اضافه کاری بمونم ديگه تا می رسم خونه نزديک 8 شبه بابايی هم که درگير دانشگاه و کار . الان حدود 2 ماه ميشه که ايليا ديگه مهد نمی ره و يک کانون آموزشی که اسمش بهان رو داره می ره صبحهای يک شنبه و سه شنبه رو با باباجونش میره بقيه رو هم با مامانا. ظهرهام که با مامانا بر می گرده خونه . قرار بود ديگه از اول آبان ايليا بعدازظهر هام بمونه ولی مامانا می گه دلش نمی ياد واقعا دست مامانا و بابا هادی درد نکنه خيلی زحمت می کشن لااقل يک دل سير خواب و بازی بعدازظهر ها می کنه.قلب

الانم که نزديک تولد گل پسرمون شده هوراتولدش می افته يکشنبه که ما پنج شنبه قبلش يک تولد قرار شد براش بگيرم آخه پنج شنبه بعدی ديگه محرمه. جمعه رفتيم قنادی لادن  و کيکش رو سفارش داديم مهمونامونم دعوت کرديم اميدوارم خدا کمک کنه همه چيز خيلی خوب و سبک پيش بره و به همه خوش بگذره.

سلامت باشی پسرم هميشه قربونت برم که اينقدر امسال ذوق داری برای تولدت و هی راه می ری و برای خودت آهنگ تولد تولد رو می خونی.بغلماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)